تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ۹۸-۹۹
تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ۹۸-۹۹
تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش دانلود بهترین و قوی ترین نمونه ها در فضای آموزشی در واقع بهترین نمونه ای از تدوین تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش می باشد.
در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش بهطور انفرادی تأدیب کنید
تأدیب امری قابل توجه در نظمبخشی به کلاس است. تفاوت بین کسب نتایج موثر و غیر موثر به چگونگی تأدیب بستگی دارد. معلمان هنگامی که دانشآموزان را به طور انفرادی یا شخصی تأدیب میکنند، به نتایج کارسازتری میرسند. طبق گفتۀ لاسلی (۱۹۸۱، ص ۹) «آگاهسازیهای انفرادی فقط برای آن دسته از دانشآموزانی که از خود رفتار سوء بروز میدهند، پیشنهاد میشود. برای دانشآموزان مشکل است که دستورات مستقیم و شخصی را نادیده بگیرند. اظهار اینکه «دیوید، کتاب کتابخانهات را کنار بگذار و شروع کن به حل تمرینات ریاضی صفحۀ ده» یا صدور فرمان «بکی، نامهپرانی بسه، تکالیفت را آماده کن که به خانه ببری» روشن میکندکه چه کسی مخاطب معلم است و معلم توقع انجام چه کاری را از «دیوید» و «بکی» دارد. دستورات کلی و عمومی مانند «همه مشغول باشند»، ممکن است این فرصت را به «دیوید» بدهد که به خواندن کتاب کتابخانهاش ادامه دهد و «بکی» به نامهپرانیاش، و در عین حال اینطور تصور شود که واقعاً هر دو حرف معلم گوش کردهاند.
تادیب خصوصی در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
به طور کلی، تأدیب خصوصی در حین کلاسی غیر مشهود صورت میگیرد و تقریبا غیرقابل استماع برای دانشآموزان دیگر بجز خود دانشآموز خطاکار و یا حداقل برای گروه کوچکی از دانشآموزان مجاور وی غیرقابل استماع است. به این ترتیب، تنها معلم و دانشآموز خطاکار در آن دخالت دارند. به همین دلیل، نه معلم و نه دانشآموز تحت چنان فشار شدیدی قرار نمیگیرند که با عدم عقبنشینی، مجبور به موضعگیری در مقابل هم شوند. اینطوری حفظ آبرو میکنند (لاسلی، ۱۹۸۱) تأدیب شخصی از این ضربالمثل سرچشمه میگیرد که «در جمع تشویق کنید (احتمالاً به استثنای بعضی از دانشآموزان دوره متوسطه) و در تنهایی تنبیه.»
برنامه مداخله جویانه در تجربیات برتر در حوزه سنجش و ارزشیابی در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
شریگلی (۱۹۸۵، صص۲۷-۲۶) چهار مهارت مداخلهگرایانه را برای معلمان جهت واکنش خصوصی نسبت به دانشآموزان اخلالگر در ارتباط با تفهیم اینکه رفتارشان غیرقابل قبول است، ارائه میدهد. این مهارتها به ترتیب اجرا عبارتند از: «چشمپوشی برنامهریزی شده» را _فقط به شکل کوتاه مدت_ برای تخلفات جزئی برگزینند. تغییر حالات چهره و اشارات غیر شنیداری، مانند قرار دادن انگشت اشاره روی لبها، در اخطار دادن به دانشآموز خطاکار کمک میکند. قدم بعدی، کنترل از نزدیک یا نزدیک دانشآموز خلافکار ایستادن، است. سرانجام، کنترل و برخورد حرفه ای و پنهان از دید سایر دانشآموزان با رعایت سن و جنس آنان، کمترین تردیدی برای دانشآموزان خطاکار باقی نمیگذارد که شما از رفتار وی ناراضی هستید.
اگر در نظر دارید رفتار سوء دانشآموز را اصلاح کنید، آن را به نحوی مؤثر انجام دهید. از تأدیب انفرادی و خصوصی استفاده کنید.
دانشآموزان مشکل آفرین در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
برای کاربرد مؤثر اصول یادگیری شرطی کنشگر باید از چهار پیامد قابل دسترسی که از سوی معلم تدارک دیده شده است، آگاه بود. این چهار پیامد عبارتند از: تقویت مثبت، تقویت منفی، اخراج از کلاس و تنبیه.
دانشآموزان مسأله ساز خود را با دانشآموزان یکی از همکاران خود جابهجا کنید؛ کسی که به دانشآموزانی در سطح متفاوت از کلاس شما درس میدهد. او کودک مشکلآفرین شما را میپذیرد، شما نیز دانشآموز مسألهساز او را میپذیرید. «جان» دانشآموز مشکلآفرین کلاس ششمی شما میتواند موقتاً به کلاس دوم خانم «لوگان» فرستاده شود. او میداند که این مهمان براساس یک توافق برای اخراج از کلاس نزد او فرستاده شده است. خانم «لوگان» میداند که این دانشآموز باید مشغول تکالیف خود شود و حق هیاهو و ابراز ناراحتی را هم ندارد.
تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش به همان میزان که بیشتر حالت آموزشی دارد، از حالت تنبیهی کمتری نسبت به زمانی که دانشآموز را در سالن نگه داریم و یا به دفتر مدرسه بفرستیم، برخوردار است. این شیوه، «جان» را از محیطی که حداقل در زمان حاضر، در آن با مشکل مواجه است، دور میسازد. رفتن «جان» به کلاس خانم «لوگان» بهطور موقتی او را از دوستان، همسالان و شنوندگان دور میسازد. در عوض خانم «لوگان» میتواند گاهی یکی از شاگردان کلاس دوم را به کلاس ششم شما بفرستد.
توجه داشته باشید که هدف از این معاوضه دانشآموز با همکار، ایجاد تشویش برای کودک یا تنبیه او نیست. تنبیه پیامدی کاملاً مجزا در یادگیری عملی است. هدف صرفاً قرار دادن کودک در محیطی متفاوت است؛ جایی که او میتواند دوباره به انجام وظیفهاش مشغول شود. انتقال دانشآموز از کلاسی به کلاس دیگر، باید بیسروصدا و بدون هیاهو و نیز حتیالامکان با ملایمت و آرامش صورت بگیرد. کارهایی از قبیل تهدید با تکان دادن انگشت، زخم زبان زدن ودانشآموز کلاس ششمی را «بچه کلاس دومی» خطاب کردن و غیره به هیچ وجه نباید انجام شود.
تعویض کلاس
تعویض کلاس به عنوان یکی از شیوههای تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش، تنبیه محسوب نمیشود. مبادا با اجرای نامناسب کار، آن را به تنبیه تبدیل کنید! تداوم وضعیت جدید دانشآموز بستگی دارد به تصمیم شما، که فکر میکنید او چه وقت آمادگی برگشتن و ملحق شدن به همکلاسیهای سال ششمی خود را دارد. در صورت تمایل میتوانید نظر او را نیز بپرسید که فکر میکند چه موقع قادر به بازگشت است.
تاکنون دبیرستانهای زیادی روش تعلیقی درون مدرسهای را مقرر کردهاند. شاید پیش از آنکه این قدم جدی برداشته شود، برنامه «جابهجایی دانشآموز با همکار» باید مورد امتحان قرار گیرد.
تفاوتهای فردی و ویژگیهای خاص در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
«وای! من دانشآموزان متفاوتی را در کلاسم دارم!» این جملهای است که شاید بسیاری از معلمان جدیدی که برای اولین بار وارد حرفه معلمی میشوند، ابراز میکنند.
دانشآموزان در رنگهای مختلف سیاه، سفید، قهوهای، زرد و سرخ وارد کلاس میشوند. معلمانی که از طبقه متوسط یا متوسط رو به پایین و سفیدپوست هستند_که اکثریت اینگونهاند_ به حقایقی پی میبرند. آیا درست است که بچههای سیاهپوست را «رنگی» خطاب کنند؟ اگر آنها را سیاهپوست صدا کنند، چطور خواهد بود؟ اصولاً چه کسی شرایط نژادهای متعلق به آسیای جنوبی را دارد و چهکسی ندارد؟ کدام یک از این دو اصطلاح مناسبتر هستند: «اسپانیولی» یا «مکزیکی_امریکایی»؟ چه کسانی را در دفتر حضور و غیاب جزو گروه «دیگران» قرار دهیم؟ این «دیگران» چه رنگ پوستی دارند؟
اعتقادات مذهبی در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
دانشآموزان با اعتقادات مذهبی متفاوت و گروهی هم بدون اعتقاد مذهبی وارد مدرسه میشوند. با امتحانی که برای روز «رُش هاناشاه» _که یک روز مقدس یهودی است_ برنامهریزی شده، چه کار کنم؟ اگر یک مهمانی مبادلۀ هدایای کریسمس ترتیب بدهم، آیا غیرمسیحیان از من خواهند رنجید؟ آیا برخی از دانشآموزان از شرکت در بحثهای حمایت از سقط جنین، کنترل جمعیت یا فرضیۀ تکامل، امتناع خواهند کرد؟ اگر دانشآموزی امتناع کرد، من چه کار باید بکنم؟ آیا باید اقدامات انضباطی و تنبیهی انجام دهم؟
تعداد رو به افزایش دانشآموزان ما از خانوادههایی هستند که تنها با یکی از والدین (پدر یا مادر) زندگی میکنند. آمار نشان میدهد امروزه چهل درصد از کودکان در حدود هیجدهسالگی با یکی از والدین زندگی میکنند (انجمن ملی آموزش و پرورش، ۱۹۸۷، ص ۲۳). اکثر این کودکان باید یک الگوی مناسب از زن یا مرد در زندگی خود داشته باشند. آیا میتوانم از افتادن در دام این فکر خود را برهانم که «خوب، چه انتظاری میشوداز جایی داشت؟ او که پدری ندارد تا ادبش کند.»
دانشآموزان با سطوح مختلف توانایی در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
عدهای با استعداد و بعضی کندذهن هستند؛ بعضی دیرآموز، برخی عقبمانده ذهنی آموزشپذیر و گروهی هم عقب مانده ذهنی تربیتپذیرند. عدهای طبیعی هستند، آنگونه که باید باشند. دانشآموزانی نیز با معلولیتهای جسمانی به کلاس میآیند. تلاشهای فراگیری که برای تفکیک کودکان استثنایی صورت گرفت (قانون عمومی ۱۴۲-۹۴، سال ۱۹۷۵) ، ساختار بسیاری از کلاسهای درس را عوض کرد. حتی انتظار از زمان، استعداد و انرژی صرف شده، توسط معلم نیز دستخوش این تغییر شده است. وقت و کوششی که صرف نوشتن برنامههای آموزش انفرادی به بچههای معلول شده، و نیز به انجام رساندن این برنامهها هرگز در اذهان معلمان دو دهۀ قبل وجود نداشت. بعضی از دانشآموزان مشکلات شنوایی و بینایی دارند که هنوز کشف نشدهاست. «آیا به این علت است که هیسر_کسی که همیشه از من میخواهد درس را تکرار کنم_ توجه به درس دارد؛ اما نمیتواند حرفهای مرا بشنود؟ آیا من پاسخ او را با تنبیه دادهام؟ آیا «باری» که به نظر میرسد همیشه دارد گوشه راهرو از روی تکالیف «وندی» کپی میکند، به این علت دست به این کار میزند که نمیتواند تخته را ببیند؟ آیا من این کار او را «تخلف از قانون» تعبیر کرده و او را تنبیه کردهام، دچار اشتباه شدهام؟»
تعدادی از دانشآموزان از خانوادههایی هستند که ارزش چندانی برای تحصیل قائل نمیشوند. بسیاری از والدین، حتی آنها که از توانایی لازم برخوردارند روزنامه نمیخرند و اصلاً مشترک مجلات ماهانه نیستند و مدارک و گواهینامههای تحصیلی، مانند پایاننامههای فارغالتحصیلی زینتبخش تاقچۀ خانهشان نیست. مکانی مناسب برای مزالعه در انه آنها یافت نمیشود. خیلی از کودکان و یا والدین آنها در این گونه خانهها یا اصلاً کارت عضویت کتابخانهای ندارند یا اگر دارند، استفادۀ قابل توجهی از آن نمیکنند.
بنابراین، ممکن است دانشآموزان شما درست مانند شما که معلمشان هستید، نباشند. چه میتوان کرد؟ شما به عنوان معلم باید به تدریس آنها ادامه دهید. از پیشینههای متفاوت دانشآموزانتان آگاهی داشته باشید. نسبت به این اختلافات فرهنگی، خانوادگی و فردی حساسیت نشان دهید. در عین واقعگرا بودن، معیارهایتان را به سطح عالی برسانید. این بدترین کار ممکن است که از تفاوتهای دانشآموزان خود به عنوان بهانهای استفاده کنید تا از آنها انتظاری کمتر از آنچه که قادر به انجامش هستند، داشته باشید. انتظارهای واقعبینانه اما در سطح بالا، آنها را بدون آنکه خرد کند، درگیر کار و فعالیت خواهد کرد. این روش، یادگیری بیشتر و در نتیجه مشکلات انضباطی کمتری را به بار خواهد آورد.
برنامهریزی در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
برای روبهرو شدن با امور غیرمترقبه و فوقالعادۀ کلاس درس یا مدرسه (مثل امور مربوط به سلامتی، نظم و غیره) که در زندگی هر معلمی ممکن است اتفاق بیفتد، برنامهریزی کنید. لازم به ذکر نیست که زمان برنامهریزی نباید هنگام وقوع آن امر باشد، بلکه باید قبلاً صورت بگیرد.
به طور مثال، ممکن است لازم شود معلم، بچهای را که ناگهان بیمار شده یا سانحهای برایش رخ داده، به بیمارستان ببرد. در این صورت، با بقیۀ کلاس چه باید بکند؟ اینکه فقط به آنها بگوید به کار خود ادامه دهند، نمیتواند بهترین پاسخ به این سوال باشد.
معلم میتواند قبل از وقوع چنین حادثهای یادداشتی تدارک ببیند تا به معلم همکارش داده شود و در آن ذکر شده باشد «خواهشمندم تا وقتی که من به مورد اضطراری رسیدگی میکنم، مراقب کلاس من باشید.» توضیح بیش از این لازم نیست، یادداشت به سهولت و سرعت، عمل خواهد کرد.
تشویق عمل انجام شده در تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
تشویق همان تمجید و ستایش نیست. نکتۀ اول در عنوان، بر خود فعالیت تکیه دارد، دومی به محصول نهایی و به همراه آن کسی که محصول نهایی را خلق کرده است. هر کودکی را که بتوان تشویق کرد، باید تشویق کرد. اصل «نیاز به کامل کردن یک محصول نهایی سبب میشود که آن اغلب در رقابت با محصول نهایی دیگران قرار گیرد.»، بشدت شانس کودکی را که دارای حق قانونی ستوده شدن است، محدود میسازد.
تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش در نظام آموزش و پرورش
نظام آموزش و پرورش (به عنوان یک مجموعه کل) از اجزا و عناصر درهم تنیده ای برخوردار است و برای ایجاد هر گونه تغییر و تحوّل در این نظام ، آگاهی از تاثیرات بعضاً متقابل و گسترده ی این اجزا با عناصر اساسی لازم است. یکی از این اجزا، تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش است و اعتبار بخشی بیش از پیش و تغییر در این نظام، امری حساس تلقی شود، چرا که تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (آغازین تکوینی و پایانی) منطبق با آیین نامه ها ضرورتی اجتناب ناپذیر برای قضا و تصحیح، تصمیم درست و اقدام آگاهانه است. به عبارت دیگر تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش ، دانش آموز را بر می انگیزد تا بیاموزد که چگونه یاد بگیرد. در چنین رویکردی، یادگیرنده تبدیل به فردی فعال،ریسک پذیر و محقق می شود که به طور دائم از تدریس بهره می گیرد.
فرایند آموزش
در این فرآیند «توالی آموزش- ارزشیابی- آموزش» موجب می شود که شایستگی فرد رشد نموده و اعتماد به نفس او افزایش یابد و فراگیر به خوبی یاد بگیرد که چگونه آموخته ها را در وضعیت های دشوار و ناآشنا بکار گیرد. این امر، توان تصمیم گیری و تشخیص وضعیت را در فرد رشد می دهد و این هدف اساسی آموزش است. در چنین سیستمی ، ارزشیابی پیشرفت تحصیلی (آغازین تکوینی و پایانی) منطبق با آیین نامه ها در خدمت آموزش قرار گرفته و جزو لاینفک آن به شمار می رود و همواره در فرآیند آموزش جاری است.
دانلود صدها نمونه فایل تجربه در راستای سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش
برچسب :
نمونه تجربیات برتر سنجش و ارزشیابی,نمونه تجربیات برتر ارزشیابی,تجربیات برتر تدریس,نمونه تجارب برتر معلمان,نمونه تجربیات برتر معلمان ابتدایی,دانلود رایگان تجارب برتر تربیتی,نمونه ای از تجارب برتر تربیتی,تجربیات آموزشی معلمان ابتدایی
دیدگاهی بنویسید